Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-28@23:25:39 GMT

اثر جدید حامد عسکری به بازار کتاب آمد

تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۱۴۴۸۷

اثر جدید حامد عسکری به بازار کتاب آمد

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «خاکستر گنجشک‌ها» اثر جدید حامد عسکری، به همت نشر معارف چاپ و به بازار نشر عرضه شد. وقتی بیمارستان المعمدانی در غزه بمباران شد و هزاران کودک، زن و مرد به شهادت رسیدند، همه‌ مردم باشرافت جهان، از این حادثه غمگین و داغدیده شدند. هر کسی این اندوه و انزجار از رژیم صهیونیستی را به شکلی نشان داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حامد عکسری هم با دست به قلم شدن و نوشتن، این غم و اندوه را به تصویر کشید.

کتاب «خاکستر گنجشک‌ها»، ۴۴ داستانک کوتاه درباره غزه است. این کتاب در ۷۵ صفحه و به قیمت ۷۰ هزار تومان چاپ شده است.

نویسنده در ابتدای کتاب هدف از نگارش این کتاب را این طور بیان می‌کند: «بی‌مقدمه برای تاریخ: سال دو هزار و بیست و سه است، می‌شود هزار و چهارصد و دو هجری شمسی. من آن شب سر ضبط برنامه‌ای بودم. گفت‌وگو داشت خوب پیش می‌رفت. یک‌هو کارگردان کات داد و بعد نشست و چشم‌هایش خیس شد. گفتم:«چیه علیرضا؟ خوب بودیم که!» 

با اشک گفت: «به اهالی غزه گفته‌ن برید بیمارستان، می‌خوایم یه جاهایی رو بزنیم. مردم که رفته‌ن توی بیمارستان، بیمارستان‌و زده‌ن. تا الان ششصد و پنجاه نفر...»

زانوهایم می‌لرزید. باورم نمی‌شد. حرامزادگی تا این حد؟! سرتاپا خشم و دندان‌ قروچه بودم. همه تصویرهایم از این غصب هفتادساله در ذهنم مرور شد. من عاشق فلسطین و مردمش بودم و هستم و این خبر پتکی بود بر سرم. دو سه تا سفر داشتم، لغو کردم و نشستم به نوشتن. وقت نداشتم. همیشه دیر است. این‌هایی که می‌خوانید را در همین ایام نوشته‌ام، همین ایامی که پشته‌پشته کشته از فلسطین خاکستر می‌شود و جفتگیری قورباغه‌ها در پاییز، برای یورونیوز ارزش خبری بالاتری دارد تا تیتر یک و عکس یک شدن، تا کشته شدن هفت هزار انسان که دوهزارتایشان کودک بوده‌اند. می‌فهمید؟ کودک!

امروز که دارم این مقدمه را می‌نویسم، روز بیست‌ و دوم جنگ است. غزه دریای خون است، ولی الان که این کتاب را به‌دست گرفته‌اید، ممکن است کشوری به نام اسرائیل وجود نداشته باشد. راستش ما تا زنده بودیم، کشور نمی‌دانستیمش، ولی در زمان و جهان شما نمی‌دانم. ما همه زورمان را زدیم و هرجور می‌توانستیم، از فلسطین حمایت کردیم. شاید شما یادتان نیاید، ولی ما حتی روز قدس هم داشتیم و آخرین جمعه ماه رمضان را با زبان روزه بیرون می‌آمدیم و در گرما و سرما مرگ بر اسرائیل می‌گفتیم.

من این کتاب را نوشتم، با همه‌ وجود و اعتقادم هم نوشتم. این‌هایی که می‌خوانید، نه داستانند با تعریف علمی و آکادمیک جهان که با عینک نقد داستان نگاهشان کنید، نه ناداستان، نه روایتند، نه گزارش. من با کلمه عکاسی کرده‌ام، هر عکس و فیلمی که این روزها دیده‌اید، یک فریم قبل یا بعدش را نوشته‌ام.

این روزها به چشم‌های حضرت موسی(ع) فکر می‌کنم که خیس است و خون از دست قومش.

به قبر مخفی و پنهانش در صحرای سینا می‌اندیشم که شن‌پوش ریگ‌های بیابان است و به این فکر می‌کنم که این تفکر کودک‌کش اگر واقعاً پیرو موسی بود که این‌ همه سال قبرش این حال و روز را نداشت! دلم می‌گوید موسی(ع) از محمد(ص) شرمسار است که قوم جعلی‌اش دارند با قوم محمد(ص) آن می‌کنند که می‌بینیم و می‌شنویم. موسی(ع) از محمد(ص) که چه عرض کنم، انسان از انسانیت شرمسار است، چه رسد به آن وجودهای مبارک و آسمانی!

من این صفحات را نوشتم که اگر فردای قیامت با بچه‌های پرپر غزه چشم‌درچشم شدم، رویم بشود به چشم‌هایشان زل بزنم و بگویم من شما را نوشتم، شما را داد زدم و شما را دوست داشتم. خدایا، به حق خون به‌ناحق‌ریخته‌ی بچه‌های فلسطینی، آن‌قدر به من عمر بده که آزادی فلسطین را ببینم و دو رکعت نماز در مسجدالاقصی بخوانم و بعدش اگر مُردم هم مُردم. خدایا، تو می‌دانی از تمام وجودم می‌گویم من عاشق فلسطین مظلومم.

در یکی از داستان‌های کوتاه این کتاب اینطور آمده است:

ترکش دو ساقِ نحیف پیرزن را برده بود. خونِ گروه خونی‌اش پیدا نمی‌شد. سردش شده بود. رویش پتو انداخته بودند و هنوز می‌لرزید. دهانش پر از خاک بود و تکه‌های سنگ و آجر، دو دندانش را شکسته بود و خون از لب‌هایش جاری بود. کلمه‌ها رمق نداشتند از لب‌های قیطانی‌اش بیرون بیایند. با اشاره‌ پلک‌هایش، نوه‌اش بالای سرش حاضر شد. همه‌ رمقش را در دست راستش جمع کرد، دو بالِ روسریِ گل‌گلی‌ از خونش را کنار زد و به گردنبندش اشاره کرد.

سلما قصه‌ گردنبند را می‌دانست. دست انداخت و آن را کشید و بند چرمی‌اش پاره شد. دوباره گره‌اش زد و به گردن خودش انداخت. یک کلید کهنه بود و یک پلاک فلزی زنگ‌زده. روی پلاک نوشته شده بود «شیخ جراح. کوچه‌ عاصم. پلاک ۷.» ننه‌ زبیده قصه‌ کلید را گفته بود و نشانی‌اش را و سپرده بود که کلید گم نشود. گفته بود ما به خانه‌مان برمی‌گردیم و قشنگ نیست آدم کلید خانه‌اش را گم کند.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: حامد عسکری نشر معارف بیمارستان المعمدانی تازه های نشر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۱۴۴۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

استوری بسیار غم‌انگیز حامد بهداد برای مریم + عکس

حامد بهداد جدیدا یک استوری غم‌انگیز منتشر کرده که خیلی سریع هم بین کاربران دست به دست شده. عادل تبریزی کارگردان فیلم گیج‌گاه در اینستاگرامش ماجرایی را باز که بعد از آن حامد بهداد هم به آن واکنش نشان داد. 

تبریزی ماجرا را این گونه بیان کرد: «دختری به نام "مریم" از اصفهان که عاشق حامد بهداد و فیلم گیج‌گاه بود در زمان اکران، با پیجش برای فیلم سنگ تمام گذاشت و دلسوز فیلم بود سرطان امانش نداد، روحش شاد».

بهداد هم در واکنش به این موضوع نوشت: «بسیار از شنیدن این خبر ناراحت شدم؛ از مریم ممنونم که با عشق و محبتش منو مارو یاری می‌داد. از روح عزیزش متشکر و امیدوارم در زیباترین شکل ممکن خداوند دگر باره او را بیافریند.»

منبع: برترین‌ها

tags # حامد بهداد سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • داستان فلسطین آنقدر جذاب است که نیازی به تخیل ندارد
  • عکس| استوری غم انگیز حامد بهداد برای یک دختر
  • کتاب «نقش ما» وارد بازار نشر شد
  • «اخلاق و درام» راهی بازار نشر شد
  • ترجمه «قلمروزدایی علم و دین» روانه بازار نشر شد
  • «فلسطین و توطئه صهیونیستی انگلیسی» به کتابفروشی‌ها آمد
  • استوری بسیار غم‌انگیز حامد بهداد برای مریم + عکس
  • عکس| عکس‌های جدید حامد آهنگی در تولد لاکچری پسرش
  • چهره متفاوت حامد بهداد و سحر دولتشاهی در یک سریال جدید | عکس
  • کتاب «رازهای زیارت اربعین» روانه بازار نشر شد